به انتظارت می مانم

همه ی مردم از این انتخاب خوشحالن ؛ ما هم خوشحالیم ؛امیدوارم آینده ی خوبی برای عزیزان ما رقم بخوره و ایرانی سربلند و پر افتخار بسازیم ...

دختر گلم 24 روز مونده تا دیدارمون .خیلی ذوق دارم و بینهایت انتظار دیدنتو میکشم .این روزها خیلی کمر دردم؛ماه درد روزانه 4؛5 بار میگیره گاهی احساس میکنم شاید درد واقعی زایمان باشه و شما میخوای زودتر بیای پیشم ؛من این روزهای شیرین رو با کمال میل منتظر میمونم اما شما به موقع و صحیح و سالم بیا گلم ؛اصلا طاقت مریضیتو ندارم .دوستت دارم امید زندگی من ...

چند تا عکس از لباس های جدید دخترم ... بلوز و جوراب وچندتا گل سر کاپشن و دوتا کلاه خوشگل که من دوسشون دارم کیف دستی دخترم اینم کفش واسه 3سالگی ...

شمارش معکوس برای دیدن روی ماهت دخترم دیگه شروع شده ،29 روز تا اومدنت مونده ،هر روز بهت فکر میکنم و هر شب خوابتو میبینم ،نمیدونی واسه دیدنت چقدر ذوق دارم .ببخش گلم اگه از این روزها زیاد نمی نویسم ،سنگین شدم مامان جونم یکم نشستن برام سخت شده .یه جورایی واسه اومدن شما هم بیتاب شدم ،با تمام این سنگینی و کمر درد و ماه درد فکر میکنم باید همه جا رو تمیز کنم ! باید همه چیز واسه اومدن شما آماده باشه ! وسواس گرفتم فک کنم ...

خدا رو شکر که آتنای عزیزم بهتره و الان مرخص موقتش کردن .امیدوارم دیگه لازم نباشه بره بیمارستان ؛میدونم تحمل اون محیط و مشکلاتش چقدر سخته ؛برای مامان گلش بهترین ها رو آرزو دارم .به امید روزهای خوب برای همه ی دوستان عزیزم

دوستای خوبم نمیدونم با زهره جون مامان آتنا آشنا هستید یا نه،مهم نیست فقط ازتون میخوام برای آتنا دعا کنید . دو شبه آتنا تو بیمارستان دکترشیخ مشهد بستریه و حالش اصلا خوب نیست. حال زهره رو خوب میفهمم وقتی میگه دیگه رگ دستهای کوچولوی دخترش سرم قبول نمیکنه ،وقتی میگه از شدت بی حالی نمیتونه چشای نازشو بازکنه ،تو رو خدا براش دعا کنید ،آب بدنش خیلی خیلی کم شده و خطر خونریزی مغزی تهدیدش میکنه . آتنا جون امیدوارم زود زود خوب بشی عزیز دلم وب آتنا ...