واکسن چهار ماهگی
دختر گلم ببخش یکم با تاخیر اومدم ،چند روز پیش واکسن چهار ماهگی شما رو زدیم و خیالم از این بابت هم راحت شد .خدا رو شکر فقط یکم گریه کردی و یکمم تب کردی که بهت قطره دادم .خیلی اذیت نکردی گلم ،اینکه میگم اذیت نکردی بخاطر اینه که خودت اذیت میشی واگرنه من مادر عاشق همه چی تم و برای ناراحتیات و اذیت بودنات سنگ صبور .وقتی احساس خستگی میکنم و میخوام سرت غر بزنم یهو به خودم میام و میگم مگه عاشقش نیستی! و عاشقانه بغلت میگیرم و صبورانه آرومت میکنم .عاشقتم مامان جون ...
خوردنی من این روزا بدجوری دلبری میکنی ؛حتی بابا که صبح تا ظهر میره اداره کلی دلش برات تنگ میشه ،عزیزم قدر این روزهای باتو بودن رو میدونم و خاطراتش رو پررنگ تو ذهنم نگه میدارم،تو امید و دلگرمی بزرگی شدی واسه داشته و نداشته هامون ،واسه احساس تنهایی و غممون .این روزهای شیرین قشنگترین پاداش بود به انتظار من ...