آنیتا کوچولوی منآنیتا کوچولوی من، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره

به انتظارت می مانم

سالگرد پروازت مبارک

1392/2/1 22:20
نویسنده : مامانی
1,132 بازدید
اشتراک گذاری

دخترم ،فرشته ی آسمونی من سال پیش 31 فروردین موقع اذان مغرب برای همیشه پر کشیدی و رفتی . هیچ وقت یادم نمیره با اینکه توی بدترین شرایط بدنی بودی تا ازت دل نکندم تنهام نذاشتی ،مهربونم دیگه تحمل درد کشیدنت رو نداشتم ،با هر صدایی که از دستگاه های وصل شده به بدنت؛در میومد تپش قلب من تموم میشد و با نگاه بهت ؛دوباره باورم میشد هنوزم هستی ، مامانم بعد از 10 روز دیگه بریده بودم ، انگار 10سال پیر شدم . قبل اذان اومدم باهات کلی حرف زدم ،برات کلی دعا خوندم و ازت خداحافظی کردم ، به بابا گفتم بیا برای آخرین بار ببینش؛ بابا طاقت اومدن نداشت اما بهش گفتم دیگه میخواد بره،اگه نری همیشه خودتو سرزنش میکنی ؛بابایی یه لحظه اومد و اشک امونش نداد و زمانی که ما اومدیم تو حیاط بیمارستان دقیقا وقت اذان پرکشیدی و رفتی .ما غمگین بودیم و اشک میریختیم اما میدونم تو خوشحال بودی و با دوتا بال قشنگ و سفید این زمین خاکی رو ترک میکردی ؛دخترم یک سال از نبودن تو گذشت اما عشق تو؛ تودلم هیچ وقت ذره ای غبار نمیگیره...

 

 دخترم دلتنگی

تنها نصیب من بود

     از تمام زیبایی هایت . . .

نمیدانم از دلتنگی عاشقترم یا از عاشقی دلتنگ تر

فقط میدانم در آغوش منی ، بی آنکه باشی

و رفتی ، بی آنکه نباشی . . .

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (42)

یه نی نی توو خواب و رویا
31 فروردین 92 18:48
خیلی دلم گرفت به حق همه اذانها انشالله دیگه هیچ وقت غم نیبینی
نرگس مامان باران
31 فروردین 92 18:56
از دیروز تا حالا تو فکر الینا هستم میدونم که امروز سالگردشه و خیلی نارحتم یه بغضی تو گلومه خدا رو شکر که نی نی داری و دخمله و میتونه تلخی گذشته رو برات شیرین کنه
مامان حسین جون
31 فروردین 92 18:57
سلام عزیزم خیلی سخته غم از دست دادن فرزندخدا نده برای هیچکسی ولی میدونم خدایی که ازتون گرفته صبرشم بهتون داده


عزیزم آدرس وبتو برام بزار
مامانی سهیل
31 فروردین 92 18:59
هزاران بوسه به تک تک اعضای صورت ماهت عروسک زیبا.برای شما مادر محترم هم ارزوی صبر می کنم گرچه میدونم هیچ کلمه ای بیانگر غم بزرگ شما نیست.و در پایان آرزوی نابودی تمام پزشکان طماعی را دارم که زندگی و احساسات هم نوع خود را به هیچ می گیرند.

ممنون عزیزم .لطفا آدرس وبتو برام بزار
مامان محمد و ساقی
31 فروردین 92 19:10
سلام عزیزم خیلی ناراحت شدم.خدا بهت صبر بده گلم و میدونم که داده و الان تو یه مادر قوی هستی که خدا یه فرشته ی دیگه بهت داده. الینا جون هیچ وقت فراموشت نمی کنیم
مامان نفس
31 فروردین 92 19:48
ان شا.. دیگه هیچ وقت داغ بچتو نبینی عزیزم
مامی نی نی های ناز
31 فروردین 92 19:55
عزیزمم بقران دلم ترکید ایشالله دیگه غم نبینی
الناز
31 فروردین 92 20:00
میدونم که هیچ کسی نمیتونه درکت کنه ولی کاری نمیشه کرد امیدوارم دیگه هرگز هیچ غصه ای نداشته باشی
زیتب مامان فرشته آسمونی امیرعباس
31 فروردین 92 20:21
سلام ... نمیدونم چی بگم ... خییییییییییییییییییییلی سخته ... ببخش که نمیتونم حرفی بزنم
نرگس
31 فروردین 92 20:33
سلام.

امروز تو دانشگاه همش تو فکر الینا بودم. اصلا یجوری بودم. آخه خیلی دوسش دارم و میدونستم امروز سالگردشه.

دل کندن خیلی سخته اما خیلی خوبه که ازش خداحافظی کردین چون باعث آرامش میشه.... منم از مامانم دل کندم اما نشد که خداحافظی کنم باهاش و الان حسرتش مونده برام...



خدا بهتون صبر بده.


امیدوارم کوچولوی تو راهیتون صحیح و سلامت باشه و خدا براتون نگهش داره.....









خاله نرگس
31 فروردین 92 23:03
صبحی رفتم وبلاگش. آخه روز شمار زندگیش هنوزم اونجا داره می زنه و می گه هستم. دلم برای چشمای نازت تنگ شده بود خاله جون. نمی دونم چی بگم. می دونم تا ابد تو دلته. تو نفسهات . تو لحظه هات. همیشه و همیشه جاودانه. بهشت بهترین جایگاه برای همه اس و الینا الان تو بهترین جایگاهی که همه ی آروزش رو داریم.
مامان عاطفه
31 فروردین 92 23:15
سلام عزیزم. اگه باردار نبودم و حس غیر قابل وصف مادری رو تجربه نکرده بودم ،شاید الان درکت نمیکردم..... واقعا سخته خیلی خیلی،ولی سعی کن خودتو ناراحت نکنی،چون تو الان یه دخملیه دیگه تو دلت داری،نمیگم بهش فک نکن چون میدونم سخته،ولی سعی کن به کوچولوی تو دلت فک کنیعزیزم راستی کاشکی بهم بگی چی شد که فرشته کوچولو پرواز کرد؟ البته اگه دوس داری
مامان عاطفه
31 فروردین 92 23:16
راستی مامانی با افتخار لینک شدی
✿✿الهه مامان روشا جون ✿✿
1 اردیبهشت 92 0:59
امروز دو سه بار اومدم وبت ولی اصلا نتونستم چیزی بنویسم.الینای عزیز پیش فرشته هاست و جاش راحت راحته. خدا رو شکر میکنم که خدا لطفشو شامل حالت کرد و از اون امتحان سخت سربلند بیرون اومدی. امیدوارم نی نی جون سالم و سلامت به دنیا بیاد و تمام غمهای زندگیتون جاشونو به شادی و خنده بدن.
فرشته
1 اردیبهشت 92 4:22
بازم بغض شدیدی گلومو گرفت گریه هم آرومم نمی کنه یاد دخترم افتادم که نیومده رفت پیش خدا و منو بایه دنیا حسرت تنها گذاشت خیلی سخته خدا بهتون صبر بده و نی نی کوچولوی توراهتو براتون حفظش کنه عزیزم.
مامان کیانا
1 اردیبهشت 92 8:29
سلام . هر وقت می یام به وبت و عکس الینای عزیزم رو می بینم بغض بد جوری گلوم رو می گیره ... دیگه چیزی نمی تونم بگم
مامان دانیال
1 اردیبهشت 92 9:47
الهی بمیرم عزیزم بغض گلومو و گرفته دارم میمیرم دلم میخواست کنارت بودم و مثل یه خواهر بغلت میکردم.دیگه غصه نخور عزیزم ممنون بابت رمز
مامان عاطفه
1 اردیبهشت 92 12:11
خیلی دردآور بود عزیزم.چیزی ندارم که بگم،
مراقب خودتو نی نی گولوت باش
برا خانوم خانوما اسم انتخاب نکردی؟؟


نه هنوز !!
مامان مهبد كوچولو
1 اردیبهشت 92 13:39
عزيز دلم ، دوست صبورم ، تصور پر كشيدن دردانه ات خيلي برام سخته ، به خدا هم بغضم تركيد و هم قلبم به درد اومد . ميدونم كه خيلي رنج و غصه كشيديد ، ايشالله كه هيچ وقت چشماتون اشكي و دلتون غمگين نباشه . روزهاي خوشي در انتظارتونه .
مامان آرمينا
1 اردیبهشت 92 13:48
نميتونم حالم رو توصيف كنم با تمام وجود غمت رو احساس كردم انشالله چند ماه ديگه دلت شاد بشه و نيني ناز و صحيح وسالمت رو بغل كني
شيرين مامان شادلين
1 اردیبهشت 92 16:07
فرشته مهربون هميشه به يادتم مادر مهربون خدا بهت صبر بده قربونت برم الينا دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت داريممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
نیلی
1 اردیبهشت 92 16:07
بمیرم چه لحظات سختی داشتی من که عکسشو میبینم دلم هر بار با دیدن اون ابرو پیوسته و چشم سیاهش کنده میشه خیلی سخته خدا ایشالله یه صبر بزرگ واسه دلت بده به خدا چشم زدن بچه رو ماشالله تپل و خوشگل بوده ایشالله نی نی خانومی زودتر باد از درد دلت یه ذره کم بشه
مهسا (مامان آینده ی یه دخملی♥)
1 اردیبهشت 92 16:09
انشالله آخرین غمت باشه میدونم خیلی خیلیییی سخته
mobinaei
1 اردیبهشت 92 20:58
بدنم میلرزه...حالم خراب شد گلم...هیچ کس نمیتونه درکت کنه میدونم...سخته... ایشالله به حق علی غم نبینی اجی...مواظب نی نی بانو باش.
فاطمه مامان آیلین
1 اردیبهشت 92 21:47
نمی دونم چه جوری حسمو بگم ولی دقیقا با این نوشته ات همون حس غم بی پایان و سوزنده ای که اولین بار وبلاگتو دیدم و دچارش شدم بهم دست داد. فرشته معصوم کوچولو ! چرا رفتی خاله ! آآآآه خداااا ....
مهسا (مامان آینده ی یه دخملی♥)
1 اردیبهشت 92 23:45
خصوصی
مریم.خوزستان
2 اردیبهشت 92 1:55
سلام خوبیین من چند وقته پیش اومدم به وب الینا واقعا دلم شکست هنوزکه هنوزه میرم سرمیزنم بهش باهرکلمه ات دلم حسابی میگیره ازخدای متعال مهربان برات ارزوی صبردارم انشالله این نی نی سالم صالح باشه به حق امام رضا(ع)
الی
2 اردیبهشت 92 7:54
سلام عزیزم خوبید ؟من یه سری لباس بچگونه ی خوشگل دارم که البته آکبند هستند اگر دوست داشتین یه سر به وبلاگم بزنید هر چی انشا... پسندیدن براتون با قیمت کمتری حساب می کنم بورس انواع لباس بچگانه و زنانه www.elham690.esam.com www.elham69shop.blogfa.com
متین مامی ایلیا
2 اردیبهشت 92 15:52
قربون اون چشای نازت عزیزه دلم آخه چطوری دلت اومد بری و این چشما رو ببندی ، واقعا قلبم درد میگیره وقتی به مامان صبورت فکر میکنم که چه دردی رو تحمل کرد
مبینا
2 اردیبهشت 92 20:41
انگاری یه دستی داره خفم میکنه خیلی احساسی نوشتی دارم اشک میریزم بغض لعنتی ولم نمیکنه
سمیه
2 اردیبهشت 92 20:56
عزیزم امیدوارم با ورد دختر عزیزت اصلا جای خالی الینای زیبا و دوست داشتنی رو احساس نکنی و مطمئن باش با هر غمی صبوری هم میاد خوشحالم که نی نی گلت دختره و می تونه جای الینا رو برات پر کنه امیدوارم امسال و هر سال برات پررررررررر از شادی و خوشی و سلامتی باشه گلم
مامان فرشته کوچولو
2 اردیبهشت 92 23:52
عزیزم الهی که 3 ماه دیگه دختر نازت و صحیح و سالم بغل بگیری و یه کم از دردت التیام پیدا کنه سخته هیچ وقت غم فرزند از یاد آدم نمیره خدا برای هیچ کس نخواد
مریم (مامان آرینا)
3 اردیبهشت 92 9:52
دوستم اشکمو در آوردی ولی تو رو خدا دیگه غصه نخور.به نی نی تو دلت فکر کن که حالا حالا ها بهت احتیاج داره وباید مادر خوب و با روحیه و شادی براش باشی.آرزومه که تو زندگیتون دیگه غم نبینید.
مامان یلدا و سروش
3 اردیبهشت 92 15:52
انشاالله الینا کوچولوی ما از توی بهشت مواظب آبجی جونش هست. خدا دخمل گلت رو صحیح و سالم نگه داره. مطمئنا همینطوره. چون خدا خیلی دوستت داشته که یه دخمل دیگه بهت عطا کرده
مامان دخترم 88
5 اردیبهشت 92 0:07
عزیزم....
سارا زارع
5 اردیبهشت 92 18:15
برات ناراحت شده بودم ولي الان خوشحالم .خدا گر زه حكمت ببندد دري زه رحمت گشايد دره ديگري.
مامانیه سپهر
8 اردیبهشت 92 10:24
سلام عزیزم. میدونم الان الینا پیش فرشته های کوچولوی دیگه بهترین زندگی رو داره. بچه هایی که خیلی زود از پیش ما میرن خیلی معصومن. این ما هستیم که بعد از اونا عذاب میکشی. میدونم باورت نمیشه. ولی قسم به همون اذان ها ، خیلی وقتا، خیلی اوقات ، به الینا و به تو فکر میکنم. خیلی فکر میکنم تا به مرز سردرد میرسم. گاهی سر نماز از الینا میخوام که از خدایی که خیلی نزدیکشه خواد به مامانیه مهربونش صبر زیاد بده، خیلی زیاد تا بتونه آبجی گلش رو به سلامت به دنیا بیاره و زندگی خیلی بهتر از قبلی داشته باشه و دوم با اجازه ات ازش میخوام از خدا بخواد که همه بچه ها رو سلامت و سالم نگه داره. عزیزم، خیلی مواظب خودت و دختر قشنگت باش.
مامان نرگس
15 اردیبهشت 92 13:14
الهی من قربون اون دلت برم ، تو رو خدا اینقدر از غم ننویس بخدا دلم ترکید اینقدر با نوشته هات گریه میکنم حد نداره، چرا فکر من که خواننده وبلاگت هستم نیستی ، گلم ، خدا کنه هیچ وقت غم نبینی هیچ وقت هیچ وقت ، موقع زایمانت برای دختر منم دعا کن ، باشه عزیزم
mamanhadis
19 اردیبهشت 92 19:27
سلام نمیدونم چی بگم درست یاد خترخودم افتادم به خدا تاازش دل نکندم نرفت برادخترمن درست اذون ظهر بود وای نمیدونم چی بگم اشکام همینجور دارن میان من درکت میکنممممممم خیلی سخته خدا این دختر نازتو برات نگه داره وای اون خواهرفرشتش که خیلی خوشکل بوده ماشاله این یکیم انشاله مثل اون ماه هستش و120 سال زیر سایه مامان باباش باشه برا منو پسرمم دعا کن چون ما هنوز خیلی مونده تاراهمون تموم بشه بغلش بگیرم بوس
مامان آناهیتا
21 اردیبهشت 92 7:54
نمی دونم چط.ر باید اشکمو کنترل کنم و بنویسم نمی دونم چه بگم . چقدر خدا دوستت داره که یه دختر دیگه برات فرستاده . عزیزم چقدر بهت سخت گذشت
فرشته
27 اردیبهشت 92 1:43
سلام ذره ذره وجودم اتیش گرفت نمیدونم چی بگم ااشکام امونه نوشتن نمیده فقط به خدا میگم چراااااااااااااااااااااااااااااااااااا؟
خانمي
11 مهر 92 23:14
سلام از اول شروع كردم وبلاگتونو خوندم به اينجا كه رسيدم بغضم ديگه تركيد نميدونم چي بگم فقط ميتونم بگم خدا صبر بده بهتون.ايشالا اين دختر نازتون سالم و سلامت باشه هميشه.