من و دخترم این روزها
سلام گلم .سلام عشقم ؛این روزا خیلی جات تنگ شده و همش تکون میخوری اونم چه تکون هایی !!!!
دیروز رفتم دکتر و چون درد داشتم و خدانکرده شما زودتر به دنیا نیای ؛دکترخانوم استراحت شدید تجویز کردن ومنم کلی خوشحال شدم ؛خوب استراحت خیلی باحال دیگه
دخترم همه آنیتا صدات میکنن اما خودم هنوز نمیتونم با اسم صدات کنم ،فدای تو و اسم خوشگلت .
دیگه وسایلاتو آماده کردم و نامه ی بیمارستان رو گرفتم ،اتفاق دیگه باید آماده باشم ،من که از خدامه زودتر بیای بغلم اما اصلا تحمل بیمارستان و درگیریهاشو ندارم .خداکنه صحیح و سالم به موقع بیای پیشم.دوست ندارم خوشحالی وصف نشدنی از حضورت رو با فکرای بد خراب کنم .دختر گلم خیلی خیلی دوستت دارم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی