آنیتا کوچولوی منآنیتا کوچولوی من، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

به انتظارت می مانم

از سفر برگشتیم

1392/6/4 13:16
نویسنده : مامانی
1,014 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه ی دوستای خوبم .دلم براتون تنگ شده بود  زیادددددددددددقلب ،به سلامتی ما رفتیم شمال و برگشتیم . آنیتا یه کوچولو اذیت شد اما مریض نشد خدا روشکر ،بچم به هوای شرجی شمال عادت نداشت و همش عرق میکرد و بدش میومد. دیگه بچه ی دیگهاز خود راضی .الان خیلی کار دارم ،آخر هفته عروسی داریم ،خسته هم هستم ...

زود میام و از خاطرات اولین سفر دخترم مینویسم .فعلا بای بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (12)

atena
4 شهریور 92 13:21
slm mamani khobi che khoshkele inja be web dadashe manam beyayn
مهسا مامان نورا
4 شهریور 92 13:38
الهی شکر خوشحالم که بهتون خوش گذشته و حال انیتا جونم خوب بود.منتظریم
متین مامی ایلیا
4 شهریور 92 14:58
سلام عزیزم خوشحالم که به سلامت برگشتی دوست جونی
مامان شهراد
4 شهریور 92 16:33
خدارو شکر که به سلامتی رفتین و برگشتین. منتظر عکسای دخترمونیم مامانی
مامان آتنا جون وتمشک
4 شهریور 92 21:44
سلام عزیزم به سلامتی خدارو شکر که خوش گذشته بهت آنیتا جیگرم خوبه دلم واسه اش تنگ شده تورو خدا ازش عکس بذار عروسی هم بهت خوش بگذره
رادین عشق زندگی...
4 شهریور 92 22:14
به سلامتی خوشحالم که بدون مشکلی این سفر رفتین و برگشتین
مامان مهبد كوچولو
5 شهریور 92 8:32
به سلامتي خانومي . هميشه به سفر و گردش و شادي . ايشالله كه عروسي هم خوش بگذره .ببوس آنيتا گلي رو
مامی محمدمهدی
5 شهریور 92 18:01
خدارو شکر عزیزم انشاالله خاطرات سفر کربلا و مکه آنیتا جون رو برامون بزاری
marzi
5 شهریور 92 18:47
سلام خانمی. من تازه با وبت آشنا شدم. اول به وبلاگ الینا رفته بودم و از اونجا آدرس اینجا رو پیدا کردم. نمیدونی وقتی درباره الینا میخوندم چقدر ناراحت شدم و گریه کردم.آخه حالتو خوب میفهمیدم چون منم 2 تا دختر ازدست دادم ولی اونا تو دلم بودند و من ندیدمشون و بهشون عادت نکرده بودم و عکسی هم ازشون نداشتم.چطور طاقت آوردی. واقعا صبرت تحسین داره. خدارو شکر که خدا یه فرشته دیگه بهت داده تا غم الینا کمتر بشه. خداروشکر که یه بچه دیگه داری. برا منم دعاکن
نرگس
6 شهریور 92 22:41
خدا رو شکر که رفتین مسافرت و بهتون خوش گذشته عروسی هم خوش بگذره زود بیاین که منتظر خاطرات اولین سفر آنیتا گلی هستیم
مامان علی مرتضی
12 شهریور 92 0:31
خصوصی
متین مامی ایلیا
12 شهریور 92 15:36
خدارو شکر عزیزم که به سلامت برگشتید و خمه چیز خوب بود عزیییییییییییییییییییییییییزم