آنیتا کوچولوی منآنیتا کوچولوی من، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

به انتظارت می مانم

دلم گرفته...

1392/6/25 2:30
نویسنده : مامانی
2,358 بازدید
اشتراک گذاری

آنیتای نازم شما خوابیدی گلم اما مامان خوابش نمیبره؛یه شبی مثل امشب دو سال پیش من و مامانم این ساعتها تو بیمارستان از خوشحالی به دنیا اومدن خواهرت خوابمون نمیبرد و دوتامون محو تماشای کوچولوی نازی بودیم که اولین و شیرین ترین تجربه ی زندگیمون بود .بابایی هم تو خونه بود و همش باهم تلفنی حرف میزدیم ؛ اونم از خوشحالی بیدار بود ؛یادش بخیر .هیچ وقت فکر نمیکردم عمر خوشی این قدر کوتاه باشه .دو سال با تمام خوشی ها و ناخوشی هاش گذشت اما هر وقت یاد شب به دنیا اومدن الینای عزیزم میوفتم غرق خوشحالی میشم و با تمام احساس شادی اون شبم رو لمس میکنم اما چه حیف که دنیا موندنی نیست ؛شادیهاشم تموم میشن...

دخترم ؛عزیز مامان دوست دارم طوری زندگی کنی که غصه های دنیا شکستت نده ،دوست دارم محکم باشی و بدونی که اومدی تا زندگی کنی .منو بابا پشتتیم اما همیشه نیستیم،این رسم دنیاست پس دختر محکم و با اراده ای باش و بدون مامان و بابا با وجود تو زنده شدن؛با حضور تو رنگ زندگی گرفتن و با داشتن تو امیدی برای ادامه . عاشقتیم عزیزم 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (18)

مامان الینا
25 شهریور 92 3:24
سلام. تولد آنیتا جون مبارک. وبلاگتون رو اتفاقی خوندمو از اتفاقی که واسه دختر گلتون افتاده خلی ناراحت شدم. تصور اینکه یه روز دخترم از پیشم بره دیوونم میکنه. امیدوارم آنیتا جون همیشه سالم و سرحال زیر سایتون باشه. خنده های الیناتون خیلی شبیه الینای منه...
مامان آوا
25 شهریور 92 3:51
سلام مامان جون چرا ایقد غصه میخوری خیلی سخته عزیزم ولی به داشته هات فکر کن به دخمل ناز وسالمت فکر کن نزا خدیی نکرده اونقد غرق در اندوه بشی که خدایی ناکرده داشته هات هم به یغما برن عزیزم حتما حکمتی در اون ا تفاق بوده که منو شما و هیچ بنده ی خدایی از اون مطلع نباشه منم 2ماه پیش با هزار امید داشتم سیسمونی نی نی دومی مون رو جمع وجور میکردم که خدا اونو ازم گرفت ولی حکمتش رو بعد فهمیدم غصه نخور برو بگیر بخواب به ما همسر بزن دوست دارم دوست بشیم
زهرا
25 شهریور 92 11:22
غصه نخور مامانش ! ان شاالله كه قوي و محكم ميشه اين نازدخملمون ! البته با وجود داشتم مادر صبور و دردكشيده اي مثل شما حتما ميشه !
مامان آوا
25 شهریور 92 16:32
سلام خاله جونمدوست دارم بیای لباسامو که مامانی واسم درست کرده بود ببینی نظر بدی
مامان آتنا جون وتمشک کوچلو
26 شهریور 92 13:53
سلام خواهر جون غصه نخور مواظب خودت آنیتا و همسری باش سعیده جون خیلی سخته اما این خواست پروردگار بوده شیر جوش رو به آنیتا نده تورو خدا فکر وخیال نکن نگاه کن الن اانیتا رو داری خدا الینا رو برات فرستاده اما سالم و سر حال ماشاالله خواهرم عزیزم فدای دلت بشم نبینم غم داری نبینم داری غصه می خوریی انشاالله سایه هر دو تون رو سر الینا باشه دوستون داریم
پریسا
26 شهریور 92 16:17
عزیزم تمام احساسات درونتو بنویس تا سبک شی بنویس بنویس
✿✿الهه مامان روشا جون ✿✿
27 شهریور 92 1:20
الهی بگردم الینا جونم وسط بهشته.سعیده جون واقعا خوب حرفایی به آنیتا جون زدی چون خودت اگر این همه صبر نداشتی خدا به این زودی لطفشو شامل حالت نمیکرد و آنیتا جونمو تو دامنت نمیذاشت.


برامون دعا کن دوست خوبم
مامان آوا
28 شهریور 92 1:13
خدایا؛
پشت این فاصله هاخانه ای هست که یک دوست در آنجا دارم،هر کجا هست......
به هر فکر،
به هر حال،
به هرکار،
و به هرسو،
عزیزاست خدایا تونگهدارش باش
سلام مامانی حالت چطوره؟دخملی خوبه؟


خوبم عزیزم
مامان بهداد
28 شهریور 92 15:26
سلام خاله. روز به یاد موندنی هست که میدونم از خاطرت هیچ وقت پاک نمیشه. اما خدارو صد هزار مرتبه شکر که یه دختر ناز و قشنگ داری و به تمام نداشته هات می ارزه. و بهترین و بزرگترین گنج دنیا رو داری. بهترین ها رو برای شما و آنیتا گله از خدای مهربون خواستارم.
متین مامی ایلیا
28 شهریور 92 18:59
سعیده جونم خیلی ناراحت شدم

ایشالا خدا انیتا جون و در پناه خودش برات حفظ کنه دوست خوبم


مرسی گلم
مامان یاسمن و محمد پارسا
29 شهریور 92 10:34
عزیزم خدا نی نی خوشگلمون را براتون سالم و سلامت نگه داره

عزیزم دل به دل راه داره همین دیشب وبت بودم اما وقت نشد پیام بزارم !
مامان مهبد کوچولو
29 شهریور 92 20:33
عزیزم غصه نخور - مطمئن باش آنیتا کوچولومون قوی و شکست ناپذیره و ایشالله که خدا سایه ی تو و پدر مهربونش رو از سرش کم نکنه و هر روز زندگیتون طلایی تر و بهتر از قبل باشه عزیزم . خدا رو برای همه چی شاکر باش . می بوسمتون عزیزم .
نفیسه
2 مهر 92 13:53
عزززیزم خیلی ناراحت شدم برای دختر بزرگتونوارزوی بهترین ها برای این گل زمینیتون
حبیبه
2 مهر 92 13:58
سلام خانومي اول از همه مامان شدنت مبارككككككككككككككككك بعدمنم مثل خودت مسافري از بهشت تو راه دارم دوست داشته باشي ميتونيم دوستاي خوبي براهم باشيم اين روزاي شيرين و در كنار هم بگذرونيم خوشحالم ميكني بهم سربزني
❤دو نیمه قلبم❤
3 مهر 92 7:46
سعیده جان سلام نبینم دلت گرفته باشه عزیزم برات آرزوی آرامش و سلامتی همیشگی آنیتا جون رو دارم
خانمي
11 مهر 92 23:36
خيلي خوشحالم كه ني ني صحيح و سالم بدني اومد.ايشالا هميشه سالم و سلامت باشه


ممنون خانمی
فرخنده
16 مهر 92 8:06
سلام من تصادفي با وبلاگتون آشنا شد و رفتم وبلاگ الينا ناز را خوندم من اصلا شما را نمي شناسم ولي تا 3 روز حالم خيلي بد بود تا چشمامو مي بستم قيافه معصوم و لب خندون فرشته نازمون الينا مي اومد جلوي چشمم نمي دونستم براش فاتحه بخونم يا نه چون اون پاك پاك و معصوم بود ازش خواستم براي مليساي من دعاكنه خدا واقعا به شما صبر داد تا آروم بگيريد وخدارو شكر اگه اون رفت به جايگاه اصليش آنيتا ناز اومد پيش شما خيلي دوست دارم نوشته هاتون را بخونم وبا شما تبادل نظر كنم لطفا به وب ما هم سر بزنيد خوشحال مي شم مواظب خودتون وآنيتا كوچولو باشيد


خوشحالمون کردی فرخنده جان .میام حتما پیشت
خاله فرخنده
17 مهر 92 8:23
عزيزم من بي صبرانه منتظر هستم برام رمز بفرستي مطمئن باش رمزت فقط دست خودم مي مونه خيلي دوست دارم آنيتا گل را ببينم