آنیتا کوچولوی منآنیتا کوچولوی من، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره

به انتظارت می مانم

برای دخترم

1392/1/20 0:25
نویسنده : مامانی
634 بازدید
اشتراک گذاری

مامان جون ،عزیز دلم ببخش که این روزا حالم اصلا خوب نیست،عذاب یادآوری خاطراتت این روزها، بدجوری درگیرم کرده .نمیتونم از فکرم بیرونش کنم ،شب و روزهایی که بدترین لحظات زندگیم بود،دوست داشتم بمیرم فقط همین؛میدونم تو این دنیای نامرد هرکسی یه غمی داره،گاهی فکر میکنم اگه غم از دست دادن خواهرتو به دوش نمیکشیدم چه غم دیگه ای انتظارمو میکشید ... میدونم قاطی کردم ،حرفام هم مسخره شده!

خلاصه اومدم بگم ببخش و برای مامانت صبوری کن؛میدونم که اومدی بشی سنگ صبورم ؛که بشی همدمم.چه خوب کردی اومدی،خیلی دوستت دارم ،فقط قول بده مامانو تنها نذاری هیچ وقت هیچ وقت...

شادیهایم هدیه به تو ، کم بودنش را بر من خرده مگیر ، این تمام سهم من از دنیاست ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

نازنین
20 فروردین 92 0:45
سلام من این مطلب و خوندم متوچه نشدم دقیقا چی شده؟؟؟ شما چرا ناراحتید دوست عزیزم؟؟
مامان آتنا
20 فروردین 92 1:06
زبانم قادر به گفتن چیزی برای تسکین غمت نیست اما ساده وبی آلایش می گم بهترینها رو برات از خدا می خوام عزیز دلم
نازنین
20 فروردین 92 1:11
یه چیزایی تازه فهمیدم اما عزیز من بهتر نیست به جا انقدر فکر کردن به روزای تلخ گذشته به اینده ی خودت و دختری که تو شکمته فکر کنی؟ خدا دوباره زندگی و رو بهت داده پس انقدر باید تلاش کنی واسه شاد کردن اول دخترت و خودتو شوهرت که نخوای غم و غصه ای به خودت راه بدی اگه ازت گرفت یکی دیگه داد بهت امید وارم شاد و خوش در کناره هم 3 نفری باشید موفق باشی دوست خوبم
مامان شادلين
20 فروردین 92 9:44
الهي قربونت برم جگرم سوخت وقتي عكسشو ديدم منم چند مورد سقط داشتم تجربه كردم ميدوني خدا شادلينمو بعداز دوازده سال به من بخشيده ميدونم خيلي ناراحتي من هر چقدر بهت بگم بهش فكر نكن نميتوني ولي هميشه فكر كن پيش فرشته ها جاش راحته اون خودش يه فرشته است الهي فدات شم من بيصبرانه منتظرم ني ني خوشگلمون به دنيا بياد اون فقط ميتونه غم تو رو كم كنه
مامان شادلين
20 فروردین 92 11:51
از صبح كه عكس فرشته كوچولو رو ديدم همش فكرم مشغولش هست فقط يه دلواپسي مادرانه هستش چرا بردينش عمل چه مشگلي داشت الهيييييييييييييييييييييي بميرم برات چي كشيدي
مامان شادلين
20 فروردین 92 12:00
همش فكرم پيش تو مونده مادر صبور قربونت برم
من ميخوام اين روزها زود بگذره ني ني كوجولومون بياد


مرسی گلم
مهسا (مامان آینده ی یه دخملی♥)
20 فروردین 92 13:02
واقعا ناراحت شدم خیلی خیلی سخته برای یه مادر که پر پر شدن طفل معصومش رو ببینه تسلیت میگم نمیدونم چی بگم مطمانا هیچ حرفی این درد رو تسکین نمیده انشالله که با اومدن دختر دومت شادی به دلهاتون برگرده..
مامان مهبد كوچولو
20 فروردین 92 13:43
غصه ممنوع !! قربونت برم به خودت و ني ني ناز نازيمون فشار نيار
نرگس
20 فروردین 92 14:11
این روزها روزهای سختی برای منم هست. بدترین روزهای زندگی من تو سال 89 و از دست دادن مامانم. برای همینم واقعا درک میکنم شما رو. خیلی سخته. هر چقدر هم که ذهنتون رو مشغول کنین بازم دلتنگی و یاد گذشته میاد تو ذهنتون. به فکر نی نی کوچولوتونم باشین و به خاطر اون غصه نخورین
نیلی
20 فروردین 92 15:18
عزیزم میدونم هرچی بگیم بازم دلت سنگینه فقط میتونم دعا کنم خدا به دلت صبربده تا این چند وقت هم بگذره


اسم نی نی خانم معلوم نشد؟


هنوز نه عزیزم !!!!
مامان شادلين
20 فروردین 92 15:29
الهي فدات شم امروز همش گريه كردم شادلين واسم دست ميزد تا حالا گريه منو نديده بود منم گاهي خسته ميشدم ازخدا ميپرسيدم پس چرا منو انتخاب كردي ولي هر كار خدا هم حكمتي داره جاي الينا راحتر از پيش توست اگه به جاودانه بودن روح اعتقاد داري به اين فكر كن كه روح الينا در قالب ني ني خوشگلت مياد پيشت اگه خودتو زياد ناراحت كني روح اليناي عزيز هم عذاب ميكشه هميشه به يادت شيرين
مامان آتنا
20 فروردین 92 20:10
عزیزم فقط به خاطر جوراباش