سلام دختر گلم ،بعد از 15 روز بالاخره اومدیم خونمون،چقدر آرامش خونه رو دوست دارم .دوران عید خیلی بهمون خوش گذشت مخصوصا با شما که الانا خیلی خانوم تر شدی و همش واسه مامانی خودتو شیرین میکنی .هر لحظه که تکون میخوری دل مامان واست ضعف میره ،هزار بار قربون صدقت میرم و دلم پرمیکشه واسه دیدنت . با اصرار زیاد من ،امسال اول عید بابایی ما رو برد سرخاک خواهرت ،دخترم انگار حال تو هم مثل من بد بود ،خیلی دلم براش تنگ شده،خیلی .منو ببخش چون یه روز کامل حالم بد بود و سرم به شدت درد میکرد ،تا فرداش که حالم بهتر شد تونستیم بریم عید دیدنی .پارسال عید خواهرت برام بهترین سال رو به وجود آورد و امسال تو نزاشتی مامان خیلی عذاب بکشه ،ممنون که اومدی دختر نازم،بی صبر...