آنیتا کوچولوی منآنیتا کوچولوی من، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

به انتظارت می مانم

کمک ...!

رونیا به معنی پاک و روشن رو پسندیدم.روشا رو هم دوست دارم ؛اما نمیتونم تصمیم بگیرم ! بازم کمکم کنید لطفا ...
17 بهمن 1391

سلام سلام

سلام عزیزای دلم ،از همتون ممنونم که به فکرم هستین .خدا رو شکر جواب آزمایشات و سونوی این ماه هم خوب بود، فقط مونده یه سونو که ماه آینده باید انجام بشه و آخرین سونو سلامت نی نیه .راستی راستی نی نی نازم دختره ... ، سلامتی از همه چی مهم تره اما واقعا خوشحال شدم ،من عاشق دخترم حالا دارم با کلی ذوق واسش اسم انتخاب میکنم ؛هر کسی واسه اسم نظری داشت حتما واسم پیام بزاره . ...
15 بهمن 1391

سلام...

سلام دوستای عزیزم ؛واقعا منو ببخشید ،من خیلی درگیر دکتر و آزمایش هام بودم .اولین سونوم خوب بود و هیچ مشکلی نداشتیم اما هنوزم سونو دارم و جواب آزمایشاتم رو نگرفتم .ویارم هنوز خوب نشده و همینم باعث بی حوصلگیم شده،دیگه اینکه کوچولوی مامان خیلی آرومه و اصلا مامانو اذیت نمیکنه،میدونه که یه مامان تنبل و کم حوصله داره ! همتونو دوست دارم ،برامون دعا کنید .
27 دی 1391

التماس دعا

میدونم خیلی بی حوصله شدم ،اون قدر که دوستای خوبم معترض شدن! باید بیشتر از اینا میومدم و از حالم مینوشتم اما اصلا حال خوبی ندارم واسه همین حوصله ی نوشتن هم ندارم .یه جورایی منتظرم تا یه خبر خیلی خوب حالمو بهتر کنه ؛تا با ذوق بیام براتون بگم که بچم سالمه و دکتر گفته میتونم نگهش دارم... هفته ی آینده وقت سونو و آزمایشاتم ،برای کوچولوی عزیزم دعا کنید .
6 دی 1391

من اومدم

سلام دوستای عزیزم .اول بگم چون سوال همه مشابه بود گفتم یهو جواب بدم اینجا .ببخشید که نگرانتون کردم .من دو هفته ای میشه خونه مامانم هستم و اونجا هم نت ندارم .اون قدر حالم بده و تهوع دارم که دیگه نتونستم خونه بمونم .از خونمونم بدم میاد .فعلا همه چی خوبه و جای نگرانی نیست .ممنونم از همتون که به یادم هستید .امیدوارم حالم بهتر بشه و روزهای شیرین انتظار رنگ و بوی شادی بگیره ! الان که فقط حالم بد !!!!
14 آذر 1391

این روزها

نازنین من الان 4هفته ی کامل که تو دلمی ،داری جون میگیری و به مامان جونی دوباره میدی .عزیزم دیشب خیلی دلتنگی کردم ،باز مثل اون شبهای بد؛شده بودم یه مشت فکر وخاطره های تلخ ،خدا کنه اذیت نشده باشی عزیزم .اگه نمیومدی حتما از پا در میومدم .دوستت  دارم عزیزم
29 آبان 1391

برای تو

عزیز دلم خودت میدونی چقدر آرزوی داشتنت رو میکردم ،حالا بی قرار دیدنت هستم ،تو که اومدی زندگیمون معنی پیدا کرد .این روزا هرچقدر که حالمم بد باشه با داشتن تو همه چی برام قشنگه ،وقتی از شدت تهوع از همه چی بدم میاد با فکر اینکه بخاطر وجود تو مامان تهوع داره تو دلم میخندم و حالم بهتر میشه .کاش یه روزی تمام نوشته های منو بخونی و از روزهای انتظار من بفهمی چقدر به وجودت نیاز دارم عزیزم
28 آبان 1391

امروز من

سلام دوستای عزیزم .حالم زیاد خوب نیست هم درد دارم هم تهوع زیاد .امروز میرم سونو تا خیالم راحت بشه ،برام دعا کنید دردام طبیعی باشه و نی نی حالش خوب باشه  .امیدوارم با خبرهای خوب بیام .دوستتون دارم ...
28 آبان 1391